خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ولخرج
2 . سرشار
3 . (بیش از حد) بخشنده
4 . فراری (از خانه)
[صفت]
prodigal
/ˈprɑdɪgəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more prodigal]
[حالت عالی: most prodigal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ولخرج
مسرف
مترادف و متضاد
extravagant
wasteful
1.He is a prodigal son.
1. او پسری ولخرج است.
2
سرشار
فراوان، انبوه
مترادف و متضاد
lavish
1.The dessert was prodigal with cream.
1. آن دسر سرشار از خامه بود.
3
(بیش از حد) بخشنده
مترادف و متضاد
generous
lavish
frugal
1.he is too prodigal with his money.
1. او زیادی با [در خرج کردن] پولش بخشنده است.
4
فراری (از خانه)
formal
prodigal son/daughter
پسر/دختر فراری
تصاویر
کلمات نزدیک
prod
procurer
procurement
procure
proctor
prodigious
prodigiously
prodigy
produce
producer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان