خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مناسب
2 . شایسته (از نظر اخلاقی و اجتماعی)
[صفت]
proper
/ˈprɑp.ər/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more proper]
[حالت عالی: most proper]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مناسب
صحیح، درست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برازنده
به قاعده
حسابی
مناسب
مترادف و متضاد
appropriate
correct
right
suitable
improper
1.With proper care, that wound will heal without a scar.
1. با مراقبت صحیح، آن جراحت، بدون جای زخمی خوب خواهد شد.
the proper way to do something
راه مناسب برای انجام کاری
2
شایسته (از نظر اخلاقی و اجتماعی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
درست
شایسته
تصاویر
کلمات نزدیک
propensity
propeller
propel
propane
propagation
proper name
proper noun
properly
property
property developer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان