Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . نوکیش (مذهب)
[اسم]
proselyte
قابل شمارش
1
نوکیش (مذهب)
عضو تازه حزب (سیاست)
تصاویر
کلمات نزدیک
prosecutor
prosecution
prosecute
prose poem
prose
prosocially
prosody
prospect
prospective
prospector
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان