خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فاحشگی
[اسم]
prostitution
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
فاحشگی
روسپیگری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خودفروشی
روسپیگری
هرزگی
فحشا
تصاویر
کلمات نزدیک
prostitute
prosthetic
prosthesis
prostate
prosperous
prostrate
prostration
protagonist
protean
protect
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان