Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پناهگاه
[اسم]
refuge
/ˈrefjuːdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پناهگاه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پناهگاه
پناه
گریزگاه
1.a refuge for the homeless
1. پناهگاهی برای بی خانمان ها
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
refueling
refuel
refrigerator cookie
refrigerator car
refrigerator
refugee
refugee camp
refulgence
refulgency
refulgent
کلمات نزدیک
refueling
refuel
refrigerator
refrigeration
refrigerated
refugee
refulgent
refund
refurbish
refurbishment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان