خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخالفت
[اسم]
refusal
/rɪˈfjuːzl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مخالفت
رد، عدم پذیرش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ابا
امتناع
خودداری
رد
1.What shocked me was his complete refusal to admit his mistake.
1. چیزی که من را شوکه کرد مخالفت کامل او بر اعتراف کردن به اشتباهش بود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
refurbish
refrigerator
refrigerate
refreshingly
refreshing
refuse
refuse collector
regale
regard
reggae
کلمات نزدیک
refurbishment
refurbish
refund
refulgent
refugee
refuse
refuse an offer
refutation
refute
reg
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان