خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسودهخاطر
[صفت]
relaxed
/rɪˈlækst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more relaxed]
[حالت عالی: most relaxed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آسودهخاطر
بیخیال، آرام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسودهخاطر
آسوده
مترادف و متضاد
calm
peaceful
serene
tranquil
anxious
nervous
tense
1.He appeared relaxed and confident before the match.
1. او قبل از مسابقه آرام و مطمئن به نظر میرسید.
2.I’m feeling more relaxed about the future now.
2. من الان درباره آینده آسودهخاطرتر هستم.
3.She had a very relaxed manner.
3. او رفتار بسیار آرامی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
relaxation
relax
relativity
relatively
relative pronoun
relaxing
relay
relay race
release
release the handbrake.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان