خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصمم
[صفت]
resolute
/ˈrɛzəˌlut/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more resolute]
[حالت عالی: most resolute]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مصمم
ثابت قدم، (با) عزم راسخ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بااراده
ثابتقدم
مترادف و متضاد
determined
firm
irresolute
1.He was resolute in his decision to stay.
1. او در تصمیمش برای ماندن مصمم بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
resize
resit
resistor
resistant
resistance
resolution
resolve
resolve a conflict
resolved
resonance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان