خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاسخ
[اسم]
response
/rɪˈspɑns/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پاسخ
واکنش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاسخ
واکنش
response to something
پاسخ/واکنش به چیزی
1. Responses to our advertisement have been disappointing.
1. واکنشها به تبلیغات ما ناامیدکننده بودهاست.
2. what's your response to my question?
2. پاسخ شما به سؤال من چیست؟
in response to something
در پاسخ به چیزی
The law was passed in response to public pressure.
در پاسخ به فشار مردمی قانون تصویب شد.
positive/favorable/negative ... response
پاسخ مثبت/مساعد/منفی و...
an angry response from students
پاسخی عصبانی از جانب دانشآموزان
تصاویر
کلمات نزدیک
respondent
respond
resplendent
respite
respiratory
responsibilities
responsibility
responsible
responsibly
responsive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان