Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . دوباره بازدید کردن
2 . دوباره در نظر گرفتن
[فعل]
to revisit
/ˌriːˈvɪzɪt/
فعل گذرا
[گذشته: revisited]
[گذشته: revisited]
[گذشته کامل: revisited]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دوباره بازدید کردن
formal
1.Ten years later, I revisited the school to find out what had changed.
1. ده سال بعد، من دوباره از مدرسه بازدید کردم تا ببینم چه چیزهایی تغییر کرده بود.
2
دوباره در نظر گرفتن
بازبینی کردن
formal
1.We need to revisit this proposal as soon as the budget is clearer.
1. ما باید این پیشنهاد را به محض شفافتر شدن بودجه بازبینی کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
revisionist western
revisionist
revision
revising
reviser
revitalisation
revitalization
revitalize
revitalized
revitalizing
کلمات نزدیک
revisionism
revision
revise a paper
revise
reviled
revitalize
revival
revive
revoke
revolt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان