1 . دانشگاهی 2 . عالم 3 . جامع
[صفت]

scholarly

/skˈɑːlɚli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دانشگاهی وابسته به تحصیلات عالی

معادل ها در دیکشنری فارسی: محققانه
مترادف و متضاد academic
a scholarly journal
یک ژورنال دانشگاهی

2 عالم خردمند، فرهیخته، دانشمند

معادل ها در دیکشنری فارسی: عالم عالمانه آگاه ادیبانه
مترادف و متضاد academic
  • 1.He was a very scholarly young man.
    1. او مرد جوان بسیار فرهیخته‌ای بود.

3 جامع پرجزئیات، دقیق

a scholarly account of something
روایتی جامع از چیزی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان