خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قاتل زنجیرهای
[اسم]
serial killer
/ˌsɪriəl ˈkɪlər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قاتل زنجیرهای
قاتل سریالی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قاتل زنجیرهای
1.Police say that they have no proof that a serial killer is responsible for the four murders.
1. پلیس گفت که هیچ مدرکی مبنی بر اینکه یک قاتل سریالی مسئول چهار قتل است وجود ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
serial
sergio
sergey
sergeant major
sergeant
serial number
serial port
serialize
serialized
series
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان