خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راکد
[صفت]
stagnant
/ˈstæɡnənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more stagnant]
[حالت عالی: most stagnant]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
راکد
بی رونق
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بیرونق
راکد
کساد
مترادف و متضاد
dull
inactive
motionless
1.a stagnant economy
1. اقتصاد بی رونق
2.The housing market has been largely stagnant over the past few months.
2. بازار املاک در چند ماه گذشته به شدت راکد بوده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
staggering
staggered
stagger
stagflation
stagehand
stagnate
stagnation
staid
stain
stained
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان