1 . حمایت کردن از 2 . مخفف چیزی بودن 3 . کاندیدا شدن
[فعل]

to stand for

/stænd fɔr/
فعل گذرا
[گذشته: stood for] [گذشته: stood for] [گذشته کامل: stood for]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حمایت کردن از طرفدار بودن

  • 1.This party stands for low taxes and individual freedom.
    1. این حزب طرفدار مالیات‌های کم و آزادی فردی است.

2 مخفف چیزی بودن

  • 1.'GMT' stands for Greenwich Mean Time.
    1. "جی‌ام‌تی" مخفف ساعت جهانی گرینویچ است.
  • 2.‘The book's by T.C. Smith.’ ‘What does the ‘T.C.’ stand for?’
    2. «کتابی از تی.سی. اسمیت.» «تی.سی. مخفف چیست؟»

3 کاندیدا شدن نامزد انتخاباتی شدن

  • 1.Why did you decide to stand for Parliament?
    1. چرا تصمیم گرفتی کاندیدای (انتخابات) مجلس شوی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان