خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرط
[اسم]
stipulation
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شرط
قید، الزام
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شرط
قید
تصاویر
کلمات نزدیک
stipulate
stipend
stint
stinking
stink eye
stir
stir the mixture every five minutes.
stir up
stir-fried
stir-fry
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان