خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متعاقباً
[قید]
subsequently
/ˈsʌbsəkwəntli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متعاقباً
در نتیجه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بعدا
متعاقبا
مترادف و متضاد
afterwards
later
1.The public applauded the president's actions, and subsequently his ratings in the polls improved.
1. مردم کارهای رئیسجمهور را تحسین کردند و متعاقباً شرایط او در نظرسنجی بهتر شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
subsequent
subsection
subscription
subscriber
subscribe
subservient
subset
subside
subsidence
subsidiarity
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان