Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . شایستگی
[اسم]
suitability
/ˌsuːtəˈbɪləti/
غیرقابل شمارش
1
شایستگی
سزاواری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تناسب
مناسبت
1.Nobody could doubt her suitability for the job.
1. هیچکس در شایستگی او برای شغل تردید نداشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
suit yourself.
suit
suicide note
suicide bombing
suicide attack
suitable
suitably
suitcase
suite
suited
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان