خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نقشهبرداری
[اسم]
surveying
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقشهبرداری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نقشهبرداری
مساحی
تصاویر
کلمات نزدیک
survey
surveillance camera
surveillance
surroundings
surrounding countryside
surveyor
survival
survival of the fittest
survive
surviving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان