خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کم کردن
2 . بردن
3 . بیرون بردن (غذا)
[فعل]
to take away
/teɪk əˈweɪ/
فعل گذرا
[گذشته: took away]
[گذشته: took away]
[گذشته کامل: taken away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کم کردن
منهای ... کردن
مترادف و متضاد
deduct
subtract
add
to take away a number from a number
عددی را از عددی کم کردن
If you take 4 away from 12 you get 8.
اگر 4 را از 12 کم کنی میشود 8.
2
بردن
گرفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بردن
مترادف و متضاد
take
to take something away
چیزی را بردن
1. A waiter came to take our plates away.
1. یک پیشخدمت آمد که بشقابهایمان را ببرد.
2. Supermarkets are taking business away from small local shops.
2. سوپرمارکتها دارند کسبوکار را از مغازههای کوچک محلی میگیرند.
3
بیرون بردن (غذا)
1.Is that to eat in or take away?
1. آیا این برای خوردن داخل (رستوران) است یا برای بیرون بردن است؟
2.Two burgers to take away, please.
2. دو همبرگر برای بیرون بردن (میخواستم)، لطفاً.
تصاویر
کلمات نزدیک
take around
take apart
take an instant dislike
take an express train
take an exam
take back
take care
take delivery
take down
take effect
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان