1 . خسته شدن
[جمله]

throw up one's hands

/θroʊ ʌp wʌnz hændz/

1 خسته شدن کلافه شدن

مترادف و متضاد give up throw up one's hands in despair
  • 1.I threw up my hands in frustration when I was unable to complete the puzzle.
    1. من کلافه شدم وقتی نتوانستم پازل را تکمیل کنم.
توضیح درباره اصطلاح throw up one's hands
این اصطلاح از حالت "بالا بردن دست ها و بعد با شدت پایین آوردن" گرفته شده که مردم اغلب در حالت کلافگی یا خستگی این کار را انجام می دهند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان