خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یکبار مصرف
[صفت]
throwaway
/ˈθroʊəweɪ/
غیرقابل مقایسه
1
یکبار مصرف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یکبار مصرف
1.a throwaway cigarette lighter
1. یک فندک یکبار مصرف
تصاویر
کلمات نزدیک
throw-in
throw up one's hands
throw up
throw someone to the wolves
throw someone in the slammer
throwback
thrown in at the deep end
thru
thrush
thrust
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان