خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یدککش
[اسم]
tow truck
/toʊ trʌk/
قابل شمارش
1
یدککش
کامیون جرثقیل دار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یدککش
1.We need a tow truck right now.
1. همین الان به یک یدککش نیاز داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
tow
tout
tousled
tousle
tourniquet
toward
towel
towel rail
toweling
tower
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان