خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارگر قطار
[اسم]
trainman
/tɹˈeɪnmən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارگر قطار
تصاویر
کلمات نزدیک
training
trainers
trainer aircraft
trainer
trainee
trains usually leave on time but they occasionally have short delays.
trainspotter
traipse
trait
traitor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان