[اسم]

trainee

/ˈtreɪˈni/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کارآموز

معادل ها در دیکشنری فارسی: کارآموز کارورز
  • 1.She is my trainee.
    1. او کارآموز من است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان