Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . حلال مسئله (در تجارت و کسب و کار)
2 . عیب‌یاب و عیب‌زدا (رایانه)
[اسم]
troubleshooter
/ˈtrʌblʃuːtər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حلال مسئله (در تجارت و کسب و کار)
آدم مشکل‌گشا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عیب‌یاب
2
عیب‌یاب و عیب‌زدا (رایانه)
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
troubleshoot
troubler
troublemaker
troubled waters
troubled
troublesome
troublesomeness
troubling
troublous
trough
کلمات نزدیک
troubleshoot
troublemaker
troubled childhood
troubled
trouble spot
troubleshooting
troublesome
trough
trounce
troupe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
