خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیر قابل قبول
[صفت]
unacceptable
/unacceptable/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unacceptable]
[حالت عالی: most unacceptable]
1
غیر قابل قبول
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غیرقابلقبول
مترادف و متضاد
acceptable
1.I find that kind of behavior completely unacceptable.
1. به نظرم آن گونه رفتار کاملا غیر قابل قبول است.
2.The water contains unacceptable levels of pollution.
2. آن آب حاوی سطح غیر قابل قبولی از آلودگی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
unabridged
unable to stomach something
unable
unabated
unabashed
unaccompanied
unaccompanied baggage
unaccountable
unaccounted for
unaccustomed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان