خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زیرزمینی
2 . زیر زمین
3 . مترو
4 . سازمان مخفی ضددولتی
[صفت]
underground
/ˌʌndərˈɡraʊnd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more underground]
[حالت عالی: most underground]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیرزمینی
مخفیانه، غیرقانونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیرزمینی
1.The party was originally formed as an underground organization in 1987.
1. حزب در اصل از یک سازمان زیرزمینی در سال 1987 تأسیس شدهاست.
an underground resistance movement
جنبش مقاومت زیرزمینی
[قید]
underground
/ˌʌndərˈɡraʊnd/
غیرقابل مقایسه
2
زیر زمین
1.Moles live underground.
1. موش کور زیر زمین زندگی میکند.
2.Ten miners were trapped underground when the roof of the tunnel fell in.
2. وقتی سقف تونل فرو ریخت، ده معدنچی زیر زمین گیر افتادند.
[اسم]
the Underground
/ˌʌndərˈɡraʊnd/
غیرقابل شمارش
3
مترو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
راهآهن زیرزمینی
مترو
مترادف و متضاد
metro
subway
tube
1.I always travel by Underground.
1. من همیشه با مترو سفر میکنم.
4
سازمان مخفی ضددولتی
(the underground)
تصاویر
کلمات نزدیک
undergraduate
undergo
undergarment
underfund
underfed
underground cable
undergrowth
underhand
underlie
underline
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان