[صفت]

underfed

/ˌʌndərˈfed/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more underfed] [حالت عالی: most underfed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دچار سوء تغذیه به میزان ناکافی غذا داده شده

مترادف و متضاد malnourished
  • 1.A horse that is underfed is likely to be dull and lethargic.
    1. اسبی که دچار سوءتغذیه باشد، احتمالا سست و بی تحرک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان