Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دچار سوء تغذیه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
underfed
/ˌʌndərˈfed/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more underfed]
[حالت عالی: most underfed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دچار سوء تغذیه
به میزان ناکافی غذا داده شده
مترادف و متضاد
malnourished
1.A horse that is underfed is likely to be dull and lethargic.
1. اسبی که دچار سوءتغذیه باشد، احتمالا سست و بی تحرک است.
تصاویر
کلمات نزدیک
underestimated
underestimate
underemployed
underdone
underdog
underfund
undergarment
undergo
undergraduate
underground
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان