1 . از روی بی‌عقلی
[قید]

unwisely

/ˌʌnˈwaɪzli/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 از روی بی‌عقلی احمقانه

مترادف و متضاد foolishly wisely
  • 1.Unwisely, I agreed to help her.
    1. از روی بی‌عقلی، موافقت کردم به او کمک کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان