Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . (قرص) والیوم
[اسم]
valium
/ˈvæliəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(قرص) والیوم
مترادف و متضاد
diazepam
1.I knew that she kept her Valium in a bottle in the bag.
1. من می دانستم او قرص والیوم اش را در بطری در کیف نگهداری می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
valise
valine
validness
validly
validity
valkyrie
valle d'aosta
vallecula
valley
vallisneria
کلمات نزدیک
validity
validation
validate
valid
valiantly
valley
valor
valuable
valuables
valuation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان