1 . آشفته
[صفت]

deranged

/dɪˈreɪndʒd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more deranged] [حالت عالی: most deranged]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آشفته پریشان خاطر

  • 1.At first I thought he was deranged.
    1. در ابتدا فکر کردم او پریشان خاطر است.
  • 2.mentally deranged
    2. آشفته از لحاظ ذهنی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان