خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخل
[صفت]
disruptive
/dɪsˈrʌptɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more disruptive]
[حالت عالی: most disruptive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مخل
مختل کننده
1.Frequent questions during lectures can be disruptive.
1. پرسشهای مکرر طی سخنرانی میتواند مخل (آرامش) باشد.
2.His teacher described him as a noisy, disruptive influence in class.
2. معلمش او را دانش آموزی پر سر و صدا و مخل (آرامش) توصیف کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
disruption
disrupting
disrupt
disrobe
disrespectfully
dissatisfaction
dissatisfied
dissatisfy
dissect
dissection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان