خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لباس پوشیده
[صفت]
dressed
/drest/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لباس پوشیده
ملبس
مترادف و متضاد
clothed
naked
1.He was dressed in a dark gray suit.
1. او ملبس به کت و شلوار خاکستری تیره بود.
2.I usually get dressed before I eat breakfast.
2. من معمولا قبل از اینکه صبحانه بخورم لباس می پوشم.
3.They arrived early and I wasn't fully dressed.
3. آنها زود رسیدند و من نتوانستم کامل لباس بپوشم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dress up
dress uniform
dress sock
dress shop
dress shirt
dressed herring
dressed to kill
dressed to the nines
dresser
dressing
کلمات نزدیک
dressage
dress up
dress uniform
dress rehearsal
dress down
dressed to kill
dressed to the nines
dresser
dressing
dressing gown
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان