خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ظرافت
2 . دعا (قبل یا بعد از غذا)
3 . گریس (اسم کوچک زنانه)
4 . موهبت
[اسم]
grace
/ɡreɪs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ظرافت
وقار، متانت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آراستگی
وقار
1.She moves with the natural grace of a ballerina.
1. او با ظرافت ذاتی یک رقاص باله حرکت میکند.
2
دعا (قبل یا بعد از غذا)
شکر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شکر
1.Let’s say grace.
1. بیایید (خدا را) شکر بگوییم [بیایید دعا کنیم یا بیایید خدا را شکر کنیم].
3
گریس (اسم کوچک زنانه)
(Grace)
4
موهبت
لطف، رحم، مرحمت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نعمت
فیض
1.It was only by the grace of God that they survived.
1. فقط به لطف خدا بود که زنده ماندند.
تصاویر
کلمات نزدیک
grabby
grab forty winks
grab a bite
grab
gq
grace period
graceful
gracefully
graceless
gracious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان