[صفت]

graceful

/ˈɡreɪsfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more graceful] [حالت عالی: most graceful]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 موقر برازنده، موقرانه، موزون

معادل ها در دیکشنری فارسی: رعنا آراسته
  • 1.He gave a graceful bow to the audience.
    1. او تعظیمی موقرانه به حضار کرد.
  • 2.The dancers were all tall and graceful.
    2. رقصنده ها همگی بلند قد و موزون بودند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان