خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چهارراه
[اسم]
intersection
/ˌɪntərˈsɛkʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چهارراه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تقاطع
چهارراه
1.Turn right at the next intersection.
1. چهارراه بعدی، به راست بپیچ.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
interrupt
interrogatory
interrogation point
interrogation
interrogate
interview
interviewer
intestinal
intestine
intimacy
کلمات نزدیک
intersecting
intersect
interruption
interrupted
interrupt
intersperse
interspersed
interstate
interstellar
intertwine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان