خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیر (مسیحیان)
[اسم]
monastery
/ˈmɑːnəsteri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیر (مسیحیان)
صومعه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیر
صومعه
1.There are also monasteries where monks and nuns practice a life of religious devotion.
1. همچنین صومعههایی وجود دارند که کشیشان و راهبهها در آن زندگی مذهبی را تمرین میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
monarchy
monarch butterfly
monarch
mon
mommy
monday
money
money spinner
money laundering
monggo
کلمات نزدیک
monarchy
monarch
mona
mon.
mommy
monastic
monday
monet
monetarism
monetary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان