[عبارت]

auf dem Trockenen sitzen

/aʊ̯f deːm ˈtʀɔkənən ˈzɪʦn̩/

1 بی‌پول بودن

  • 1.Wenn wir weiterhin jeden Abend ausgehen, sitze ich bei den Preisen hier bald auf dem Trockenen.
    1. وقتی که ما در ادامه هر روز عصر بیرون برویم، من با این قیمت‌ها به زودی بی‌پول می‌شوم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "بر روی خشکی نشستن" است و احتمالا به کشتی اشاره دارد که به گل نشسته است و نمی‌تواند به مسیر خود ادامه بدهد و به "بی پول شدن" کنایه می‌زند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان