[اسم]

der Führer

/ˈfyːʀɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Führer] [ملکی: Führers] [مونث: Führerin]

1 راهنما

  • 1.Im Sommer arbeitet sie als Touristenführerin.
    1. او در تابستان به عنوان راهنمای گردشگران کار می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان