Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مسئول
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
accountable
/əˈkaʊntəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more accountable]
[حالت عالی: most accountable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مسئول
پاسخگو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پاسخگو
تقصیرکار
جوابگو
وظیفهشناس
مسئول
1.Politicians are ultimately accountable to the voters.
1. سیاستمداران در نهایت نسبت به رایدهندگان مسئول هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
accountability
account for the fact that
account for
account
accoucheuse
accountable expenses
accountableness
accountably
accountancy
accountant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان