[اسم]

allotment

/əˈlɑːtmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قطعه زمین اجاره‌ای مزرعه اجاره‌ای

  • 1.Their families eke out a living from what they can grow on an allotments.
    1. خانواده آن‌ها درآمدش را از فروش چیزهایی که در قطعات زمین اجاره‌ای می‌کارند به دست می‌آورد.
توضیح درباره واژه allotments
واژه allotments به معنای تکه زمینی در شهر است که مردم می‌توانند آن را از شهرداری اجاره کنند و در آن گیاه و درخت و سبزی بکارند. این اصطلاح در بریتانیا کاربرد دارد.

2 تخصیص اختصاص

معادل ها در دیکشنری فارسی: تخصیص
مترادف و متضاد allocation
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان