Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دارایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
asset
/ˈæset/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دارایی
سرمایه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دارایی
مال
1.financial assets
1. داراییهای مالی
2.to freeze a country’s assets
2. مسدود کردن داراییهای یک کشور
تصاویر
کلمات نزدیک
assessor
assessment
assessing
assess
assertive
assets
asseverate
asshole
assiduity
assiduous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان