Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کمکی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
assistive
/əˈsɪstɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more assistive]
[حالت عالی: most assistive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمکی
یاریرسان
formal
1.We offer demonstrations of assistive technology in the workplace.
1. ما در محل کار نمونههایی از فناوری کمکی ارائه میدهیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
assistant referee
assistant professor
assistant
assistance
assist
associate
associate professor
associate's degree
associated
association
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان