Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دستیار
2 . دستیار آموزشی
3 . دستیار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
assistant
/əˈsɪs.tənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستیار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آسیستان
دستیار
وردست
نایب
مترادف و متضاد
deputy
right-hand man
secretary
subordinate
the new assistant
دستیار جدید
2
دستیار آموزشی
استادیار
[صفت]
assistant
/əˈsɪs.tənt/
غیرقابل مقایسه
3
دستیار
کمکی
مترادف و متضاد
auxiliary
1.an assistant surgeon
1. یک جراح دستیار
تصاویر
کلمات نزدیک
assistance
assist
assimilation
assimilate
assignment
assistant professor
assistant referee
assistive
associate
associate professor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان