Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تضعیف کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to attenuate
/əˈtɛnjuɪt/
فعل گذرا
[گذشته: attenuated]
[گذشته: attenuated]
[گذشته کامل: attenuated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تضعیف کردن
مترادف و متضاد
weaken
strengthen
1.her intolerance was attenuated by an unexpected liberalism.
1. ناشکیبایی او توسط آزادیخواهی غیرمنتظره تضعیف شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
attentively
attentive
attention span
attention
attending physician
attenuated
attenuation
attenuator
attest
attestation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان