Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پایین آمدن (از بلندی)
2 . استعفا دادن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to climb down
/klˈaɪm dˈaʊn/
فعل گذرا
[گذشته: climbed down]
[گذشته: climbed down]
[گذشته کامل: climbed down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پایین آمدن (از بلندی)
2
استعفا دادن
کنار رفتن
1.The government was forced to climb down last night over its handling of pensions.
1. دیشب دولت مجبور شد به خاطر (بد) مدیریت کردن مستمریها کنار رود.
تصاویر
کلمات نزدیک
climb a mountain
climb
climax
climatology
climatic
climber
climbing
climbing frame
clime
clinch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان