Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رسیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to come along
/kʌm əˈlɔŋ/
فعل ناگذر
[گذشته: came along]
[گذشته: came along]
[گذشته کامل: come along]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
رسیدن
آمدن
مترادف و متضاد
arrive
1.A taxi never comes along when you need one.
1. وقتی که به تاکسی نیاز داری، هرگز نمیآید.
2.I'm glad you came along.
2. خوشحالم که آمدی.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
come with the territory
come with
come what may
come way
come upon
comedian
comedo
comedy
comedy of errors
comeliness
کلمات نزدیک
come alive
come across
come about
come
combustion chamber
come apart
come around
come away empty-handed
come back
come bottom
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان