Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خواروبار فروشی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
convenience store
/kənˈvinjəns stɔr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خواروبار فروشی
سوپرمارکت کوچک
1.I bought a cigarette from convenience store.
1. من یک سیگار از خواروبار فروشی خریدم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
convenience food
convenience
convene
convection oven
convalescence
convenient
conveniently
convent
convention
conventional
کلمات نزدیک
convenience shop
convenience food
convenience
convene
convection
convenient
conveniently
conveniently located
convenor
convent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان