Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . صومعه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
convent
/ˈkɑnvənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صومعه
مترادف و متضاد
abbey
priory
religious house
1.Nuns live in a convent.
1. راهبهها در صومعه زندگی میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
conveniently
convenience store
convenience food
convenience
convection oven
convention
conventional
conventionally
converge
conversation
کلمات نزدیک
convenor
conveniently located
conveniently
convenient
convenience store
conventicle
convention
convention center
conventional
conventional medicine
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
