[اسم]

corn

/kɔːrn/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ذرت بلال

معادل ها در دیکشنری فارسی: بلال ذرت
a corn field
یک مزرعه ذرت

2 درام عاشقانه چیز بیش از حد احساسی

disapproving informal
مترادف و متضاد melodrama
  • 1.What a bunch of corn!
    1. چه درام عاشقانه‌ای!

3 میخچه

معادل ها در دیکشنری فارسی: میخچه
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان